ني پرست
۱۳۸۶ تیر ۲, شنبه
بربادرفته
۱۳۸۶ خرداد ۲۲, سه‌شنبه
توصیه های ایمنی برای خانمهای ایرانی
به نام خدا
برخلاف اغلب اوقات مطلبی در صفحه حوادث روزنامه توجهم را جلب کرد که به طور خلاصه از این قرار بود :
زنی به نام اکرم پس از 5 سال از اتهام قتل مردی که قصد تعرض به وی را داشته تبرئه شد ...!
ظاهرا" این زن ایرانی ساکن ایران در مطبخ در حال تهیه ناهار برای خانواده یعنی همسر و فرزندانش بوده که مرد ناشناسی وارد خانه می شود و در حالیکه زن شروع به سر و صدا کرده به سوی او حمله ور می شود و در نهایت با چند ضربه کارد آشپز خانه به درک واصل می گردد!
تعداد زنانی که به جرمهای این چنینی در بند مانده اند و حتی در مرحله اول حکم قصاص نفس برایشان صادر شده این روزها از تعداد انگشتان دست تجاوز میکند !
و این در حالیست که گفته می شود در مکتوبات قانونی و حتی دینی حکم این نوع مسائل کاملا" حل شده و روشن است!
(وای به حال مسائل و احکام مبهم!)
و توصیه هایی برای خانم های ایرانی :
در مواجهه با مسائل این چنینی و اینگونه تعرضات لطفا" هر گونه سلاح گرم و سرد و احیانا" نوک تیز را از خود دور کرده و آرامش خود را حفظ کنید
(قابل توجه خانمهای متشخص و آبرودار: در غیر اینصورت حداقل 5 سال حبس در زندانهای خوشنام در انتظار شماست)
بهتر است ابتدا با نرمی و ترفندهای زنانه ، متعرض را آرام کرده و محترمانه و بر اساس اصول گفتمان از وی بخواهید خواسته اش را به زمان دیگری موکول کند تا در این خلال ، فرصت تفکر برای بهانه های دفعه بعدی را بیابید!
(تا زمانیکه اصل گفتمان هست ابدا" به فکر کوفتمان و کشتمان نیفتید که...)
اگر موثر واقع نشد ، چنانچه غرور زنانه و شخصیت شما و قوانین ضد خشونت اجازه می دهد به پای مبارک ایشان افتاده ، ضجه زده و التماس کنید و طلب مرحمت نمائید!
چنانچه راضی نشد چشمها را بسته و با این بیت خود را دلداری بدهید :
شراب و عیش نهان چیست کار بی بنیاد زدیم بر صف رندان و هرچه بادا باد (2)
پس از اتمام تعرض حالا شما یک برگ برنده دارید : در مکتوبات حقوقی حکم متجاوز به عنف اعدام است! بروید شکایت کنید و ما هم دعا میکنیم حق به حق دار برسه! *
* برای حفظ کیان مقدس خانواده توصیه می شود از شکایت صرفنظر کرده و کلا" صدایش را در نیاورید!
........................و در نهایت دو راه وجود دارد: یا خودت از حقت بگذر و چموشی نکن و یا از حقت با چموشی میگذرند و از آنجا که بهتر است انسان اختیارش را دست خودش بگیرد لذا راه اول از دیدگاه انسانشناسی موکد است!
والسلام
۱۳۸۶ خرداد ۱۵, سه‌شنبه
روایتی دیگر
به نام خدا
...و حوا سیبی را که چیده بود به دست آدم داد...
ندا آمد : اشتباه است!
آدم گفت : می دانم!
...جبری نبود
سکوت بر افلاک حاکم شد!
از نگاهش دانسته بودند که اشتباه ، اشتباهی خوشایند است!
اشتباهی خوشایند!
تعلق معنا شد
و
آزادی رنگ یافت!
